×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ادبي و عاشقانه

× شعر و مطالب عاشقانه و حسي
×

آدرس وبلاگ من

behrouz.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/behrouz20072009

در مجالی که برایم باقی است

در مجالی که برایم باقی است ، باز همراه تو مدرسه ای می سازم که در آن همواره، اول صبح به زبانی ساده مهر تدریس کنند و بگویند خدا، خالق زیبایی و سراینده ی عشق، آفریننده ی ماست در مجالی که برایم باقی است ، باز همراه تو مدرسه ای می سازم که خرد را با عشق ، علم را با احساس تدریس کنند لای انگشت کسی ، قلمی نگذارند ، و نخوانند کسی را حیوان ، و نگویند کسی را کودن! و معلم هر روز ، روح را حاضر و غایب بکند ، و به جز ایمانش ، هیچکس چیزی را حفظ نباید بکند! مغز ها پر نشود چون انبار ، قلب ها خالی نشود از احساس ، درس هایی بدهند  که به جای مغز دلها را تسخیر کند از کتاب تاریخ ، جنگ را بردارند! در کلاس انشا ، هر کسی حرف دلش را بزند ، غیر ممکن را از خاطره ها محو کنند ، تا کسی بعد از این ، باز همواره نگوید : هرگز ، و به آسانی همرنگ جماعت نشود! زنگ نقاشی تکرار شود ، رنگ را در پاییز تعلیم دهند ، قطره را درباران ، موج را در ساحل ، زندگی را در رفتن و برگشتن از قله کوه ، و عبادت را در خدمت خلق ، کار را در کندو ، و طبیعت را در جنگل سبز... مشق شب این باشد ،که شبی چندین بار ، همه تکرار کنیم ؛ "عدل ، آزادی ، قانون ، شادی" امتحانی بشود ، که بسنجند ما را ، تا بفهمند چقدر عاشق و آگه و آدم شده ایم در مجالی که برایم باقی است ، باز همراه تو مدرسه ای می سازم ، که در آن آخر وقت ، به زبانی ساده ،شعر تدریس کنند ، و بگویند که تا فردا صبح ، خالق عشق نگهدار تو مهربون با احساس

بهروز تنها

چهارشنبه 18 شهریور 1388 - 4:50:43 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم